نوشتهها
قصه صوتی گل و پرنده و خورشید
گوشه یه دیوار بلند توی یه باغ قشنگ یه گل آفتابگردنی روییده بود که عاشق آفتاب بود. آفتابگردون ما دلش می خواست مثل همه گلهای آفتابگردون از طلوع تا غروب آفتاب گلهاشو رو به خورشید بگیره و اونو تا وقتی که پشت کوه های بلند میره تماشا کنه. اما دیو…
قصه صوتی علی کوچولو و بلبل با صدای مریم نشیبا
قصه صوتی علی کوچولو از سری داستان های شب بخیر کوچولو
علی کوچولو یه شب بعد از اینکه شامشو خورد به مامان و بابا شب بخیر گفت و رفت به اتاقش . ولی قبل از اینکه بخوابه یه کمی نقاشی کرد و تا اینکه خسته شده و خوابید و یه خواب عجیبی دید. اون خواب دید…
سلام کردن یادت نره – قصه صوتی برای کودکان
امشب می خوام براتون یه قصه قشنگ تعریف کنم. ببینم شما سلام کردن رو بلدین؟ بله! آفرین. یعنی به هر کسی می رسین اولین کلامتون سلامه. آفرین به شما بجه های باهوش. هیچ وقت سلام کردن یادت نره
امشب می خوام قصه یه آقا پسری رو براتون تعریف کنم که او…
داستان صوتی کودکانه کلاغک و کلاغچه
این داستان صوتی درباره دو دوست به نام های کلاغک و کلاغچه می باشد
خلاصه داستان
یه بچه کلاغ کوچولو به اسم کلاغک با پدر و مادرش بالای یک درخت بلندی زندگی می کردند. کلاغک یه دوست خوب و مهربون به اسم کلاغچه داشت. این دو تا بجه کلاغ یعنی کلاغک …
قصه کودکانه صوتی پیرمرد و پیرزن کشاورز – هر کسی کار خودش
خلاصه داستان قصه کودکانه صوتی پیرمرد و پیرزن کشاورز
تو روزگاران خیلی قدیم ، تو یه روستای خیلی کوچولو ، پیرمرد و پیر زنی با همدیگه زندگی می کردند. اونا بچه ها زندگیشون از دو راه می گذشت. یه زمین کشاورزی داشتند که محصولات اونو می فروختند. یه سری …
قصه صوتی ریحانه خاتون و پسرش از سری داستان های صوتی
خلاصه داستان صوتی ریحانه خاتون و پسرش
گلی بود. گلدونی بود. باغی بود. باغبونی بود. مادری بود. پسری بود. اسم مادر ریحانه خاتون بود. ریحانه خاتون یه مادر ساده دل بود که دلش مثل آب زلال و مثل آینه صاف بود. اون یه پسر یه ساله داشت که خیلی دوسش دا…