داستان صوتی شکوفه سیب
telegram468 داستان صوتی شکوفه سیب اثر هانس کریستین اندرسن

هانس کریستین اندرسن نویسنده معروف دانمارکی و متولد سال 1805 میلادی بوده که داستانهای زیبایی مانند جوجه اردک زشت و دخترک کبریت فروش از وی به یادگار مانده است.

داستان صوتی شکوفه سیب ترجمه آزادی از محمد رضا شمس و با صدای سحر شریفی می باشد .

خلاصه داستان

بهار همه جا رو غرق گل و شکوفه کرده بود حتی روی پرچین ها رو . تنها شاخه درخت سیب کوچک هم پر از شکوفه های سرخ و صورتی شده بود. به همین دلیل با غرور تمام سرش رو بالا گرفته بود چون به خوبی می دونست که چقدر زیبا شده همین موقع کالسکه گرانبها و با شکوه از راه رسید و کنار درخت ایستاد. شاهزاده خانم جوانی در کالسکه نشسته بود.

ماهی سیاه کوچولو با صدای سحر شریفی
قصه های صوتی برای کودکان

شاهزاده خانوم به اون نگاه کرد و گفت : تو زیباترین شاخه گلی هستی که در دنیا وجود داره . شاخه درخت اصلا تعجب نکرد. اونوقت اونو بریدند و به شاهزاده خانوم دادند. شاهزاده خانوم اونو زیر چتر ابریشمیش گرفت تا نور آفتاب پژمردش نکنه . کالسکه به کاخ رفت . کاخی با تالارهای بزرگ و اتاق های باشکوه و پرده های سفیدی که در پشت پنجره های باز تکون می خوردند. اونجا پر از گلدون های زیبا و گل هایی زیباتر از گلدون ها بود. شاخه ی سیب رو هم داخل یکی از این گلدون ها گذاشتند.

افراد زیادی داخل تالارهای کاخ رفت و آمد می کردند و وقتی چشم آنها به شاخه ی سیب می افتاد ، حیرت می کردند و زیباییش رو ستایش. بعضی ها اصلا حرفی نمی زدند و بعضی ها هم ، بیش از اندازه حرف می زدند. بچه ها شاخه سیب فهمید که آدمها هم مثل گیاهان با هم فرق دارند.

 

گلدونی رو که شاخه ی سیب داخلش قرار داشت ، لب پنجره گذاشته بودند . پنجره باز بود و شاخه ی سیب از اونجا می تونست باغچه و حتی دورتر از اون کشتزارها رو نیز ببینه . گل ها و گیاهان زیادی در اونجا روییده بود و می تونست به اونها فکر کنه .

پخش آنلاین

 

داستان صوتی شکوفه سیب

نام داستان صوتی کودکانه شکوفه سیب
با صدای سحر شریفی
نوع فایل mp3
زمان 08:27
حجم 8.5mb
دسته داستان صوتی کودکانه
دانلود

منبع : ایستگاه کودک

 

مطالب مرتبط
قصه صوتی گل و پرنده - کلیپ ارت گل آفتابگردان

قصه صوتی گل و پرنده و خورشید

بدون دیدگاه
گوشه یه دیوار بلند توی یه باغ قشنگ یه گل آفتابگردنی روییده بود که عاشق آفتاب بود. آفتابگردون ما دلش می خواست مثل همه گلهای آفتابگردون از طلوع تا غروب…
قصه صوتی بابا بزرگ نجار

قصه صوتی بابا بزرگ نجار

3 دیدگاه
قصه صوتی بابا بزرگ نجار برای خردسالان و کودکان یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود دختری بود که با خانوادش تو یه شهر کوچیک زندگی می کردند. اونا یه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up